در راستای عمق بخشی به مسائل فقهی بویژه موضوع عظیم حج، دفتر پژوهشکده حج و زیارت در خراسان با همکاری دانشگاه علوم اسلامی رضوی، نشست علمی "بررسی تطبیقی طواف نساء و وداع" را برگزار کرد. 

دفتر پژوهشکده حج و زیارت خراسان رضوی با همکاری دانشگاه علوم اسلامی رضوی اقدام به برگزاری نشست علمی مشترک با عنوان «بررسی تطبیقی طواف نساء و طواف وداع» در تاریخ هشتم اردیبهشت نمود. در این نشست حجت الاسلام و المسلمین آقای هاشمی عضو هیئت علمی دانشگاه رضوی به ارائه نظریه خود پرداخت، وی ابتدا به جایگاه طواف وداع و طواف نساء در فقه فریقین و آثار هر یک پرداخت. وی در آغاز این نشست گفت: از آنجا که طواف نساء اثر وضعی حلال شدن بهره مندی های جنسی از همسر را به دنبال دارد،‌ دارای اهمیت زیادی است. و با توجه اینکه اهل تسنن چنین طوافی را قائل نسیتند ولی طواف وداع را در حج واجب می دانند، آیا طواف وداع آنان جایگزین طواف نساء خواهد شد که به دنبال آن اثر حلال شدن استمتاعات جنسی بار شود یا خیر؟ ایشان سپس به تشریح ادله این جایگزینی پرداختند. عمده دلیل از نگاه ایشان روایت اسحاق بن عمار است که اینگونه وارد شده است:« عَنْ إِسْحَاقَ بْنِ عَمَّارٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: لَوْ لَا مَا مَنَّ اللَّهُ بِهِ عَلَى النَّاسِ مِنْ طَوَافِ الْوَدَاعِ لَرَجَعُوا إِلَى مَنَازِلِهِمْ وَ لَا یَنْبَغِی لَهُمْ أَنْ یَمَسُّوا نِسَاءَهُمْ.» تهذیب ج5،‌ص253

از امام صادق علیه السلام نقل شده که فرمودند: ‌اگر نبود که خداوند با طواف وداع بر مردم منت نهاده، آنها به منازلشان بر می گشتند در حالیکه تماس با زنان برایشان حلال نبود.

ایشان چند وجه در تبیین این روایت بیان نمودند که بهترین وجه از دیدگاه ایشان این بود که کلمه <ناس> را به معنای اهل تسنن و طواف وداع را طواف وداع اهل تسنن بدانیم. بنابراین نتیجه این است که خداوند بر اهل تسنن منت نهاده و طواف وداع انان را به جای طواف نساء قبول نموده و در نتیجه ارتباط با زنانشان بر آنها حلال شده است. ایشان تعبیر منت نهادن و کلمه ناس را که در روایات متعددی به معنای اهل تسنن به کار رفته است،‌ قرینه ای بر برداشت خود ذکر نمودند.

در ادامه حجت الاسلام و المسلمین آقای کمالی اردکانی عضو گروه فقه و حقوق پژوهشکده حج و زیارت به نقد دیدگاه ایشان پرداختند. ایشان تاکید داشتند که اولا اهل تسنن طواف وداع را در عمره مفرده مشروع نمی دانند و طبعا آن را انجام نمی دهند در نتیجه چیزی برای جایگزینی وجود نخواهد داشت. ثانیا چه جایگزینی را بپذیریم و چه نپذیریم هم طهارت مولد اهل تسنن ارتباطی با ترک طواف نساء ندارد چرا که اگر حرامی مرتکب شده باشند این حرمت تنها ناظر به استمتاع بردن است وگرنه رابطه زوجیت برقرار است و فرزند حلال زاده است .  و هم اگر مخالفی حج انجام دهد و طواف نساء‌ را ترک کند و سپس شیعه شود چون به ارکان حج اخلال نکرده است حجش صحیح است. با توجه به نکات فوق استظهار ایشان از روایت اسحاق بن عمار این است که مراد از ناس همه مردم هستند و مراد از طواف وداع طواف نساء است. شاهد اطلاق طواف وداع بر طواف نساء هم نقل مرحوم کلینی است که در آن طواف نساء آمده است و هم فضای تقیه. با توجه به این برداشت،‌ روایت در مقام بیان حجکمت تشریع طواف نساء است که اگر خدا منت نمی نهاد و طواف نساء را واجب نمی کرد برای مردم استماتاعات از زنان حرام می ماند. به عقیده ایشان تعبیر منت می تواند برای تشریع حکمی خاص هم باشد مانند اینکه خداوند در قرآن برای ارسال رسل و جعل احکام نیز تعبیر منت بکار برده است. نکته مهم اینکه هر دو محقق  با توجه به ادله دیگر مانند عدم نیاز به قصد تعیین و قاعده الزام در نتیجه مشترک بوده و طواف وداع را جایگزین طواف نساء می دانستند.