دفتر بعثه مقام معظم رهبری خراسان رضوی ، حلول ماه مبارک رجب ماه عبودیت و بندگی و سالروز میلاد با سعادت شکافنده علوم حضرت امام محمد باقر علیه السلام را به همه شیفتگان و ارادتمندان آن امام همام بویژه روحانیون ومداحان محترم چرخه حج وزیارت تبریک و تهنیت عرض می نماید.
زندگی نامه
محمد بن علی بن حسین بن علی بن ابیطالب مشهور به امام باقر(ع) (57-114ق) و ملقب به باقرالعلوم، امام پنجم شیعیان است که حدود 19 سال امامت آنان را بر عهده داشت.
دوره امامت امام باقر(ع) مصادف با ضعف دولت بنیامیه و درگیری امویان بر سر قدرت بود. امام باقر(ع) در این دوره، جنبش علمی وسیعی را پدید آورد که در دوره امامت فرزندشامام صادق(ع) به اوج خود رسید. گفتهاند که وی در علم، زهد، عظمت و فضیلت، سرآمد بود. از آن حضرت روایات بسیاری در زمینه فقه، توحید، سنت نبوی، قرآن، اخلاق و آداب نقل کردهاند. در دوره امامت او، گامهای بزرگی در تدوین دیدگاههای شیعه در رشتههای گوناگون اخلاق، فقه، کلام، تفسیر و... برداشته شد.
بزرگان اهل سنت نیز به شهرت علمی و دینی وی گواهی دادهاند. ابن حجر هیثمی میگوید:
ابوجعفر محمدباقر، گنجهای پنهان علوم، حقایق احکام و حکمتها و لطایف را آشکار نمود. او عمرش را در طاعت خدا گذراند و در مقامات عارفین به جایی رسیده بود که زبان گویندگان از وصف آن ناتوان است. او سخنان بسیاری در سلوک و معارف دارد.
نهضت علمی
سالهای 94 تا 114ق زمان پیدایش مسلکهای فقهی و اوجگیری نقل حدیث درباره تفسیر بود و این به دلیل ضیعفشدن دولت بنی امیه و درگیری میان سران دولت برای در اختیار گرفتن قدرت بود. از علمای اهل سنت کسانی مانندابن شهاب زهری، مکحول، هشام بن عروه و... در زمینه نقل حدیث و فتوا دادن فعالیت میکردند و افراد دیگری در ترویج عقاید خود تلاش میکردند مانند خوارج، مرجئه، کیسانیه و غالیان
تا پیش از این زمان، نظرات فقه شیعه، به طور محدود و در حد اذان، تقیه، نماز میت و... روشن شده بود، اما با ظهور امام باقر(ع) قدم مهمی در این راستا برداشته شد و یک جنبش فرهنگی تحسینبرانگیز در میان شیعه به وجود آمد. امام باقر (ع) جنبش علمی وسیعی را به وجود آورد که در دوره امامت فرزندش امام صادق(ع) به اوج خود رسید. وی در علم، زهد، عظمت و فضیلت سرآمد همه بزرگان بنی هاشم بود و روایات و احادیث وی در زمینه علم دین، آثار وسنت نبوی، علوم قرآن، سیره و فنون اخلاق و آداب بدان حد است که تا آن روز از هیچ یک از فرزندان امام حسن و امام حسین به جا نمانده بود در این عصر بود که شیعه تدوین فرهنگ خود -شامل فقه و تفسیر و اخلاق- را آغاز کرد.
امام باقر(ع) استدلالهای اصحاب قیاس را به تندی رد کردو در برابر سایر فرق اسلامی منحرف نیز موضع تندی اتخاذ کرده و با این برخورد کوشید محدوده اعتقادی صحیح اهل بیت را در زمینههای مختلف از سایر فرق، مشخص و جدا کنند. وی درباره خوارج فرمود: خوارج از روی جهالت عرصه را بر خود تنگ گرفتهاند، دین ملایمتر و قابل انعطافتر از آن است که آنان میشناسند
شهرت علمی امام باقر نه تنها در حجاز، بلکه حتی در عراق و خراسان نیز به طور گسترده فراگیر شده بود، چنانکه راوی میگوید: دیدم که مردم خراسان دورش حلقه زده و اشکالات علمی خود را از او میپرسند
در ادامه به طور اختصار به میراث علمی امام در رشتههای مختلف علمی اشاره میشود:
تفسیر
امام بخشی از وقت خود را به بیان مباحث تفسیری اختصاص داده بود که برگزاری جلسات تفسیر و پاسخ به سوالات و شبهات دانشمندان و سایر مردم از جمله آنهاست. گفته میشود امام باقر کتابی در تفسیر قرآن نوشته است کهمحمد بن اسحاق ندیم در کتاب الفهرست، از آن نام برده است.
امام، معرفت و شناخت قرآن را منحصر در اهل بیت میدانست. چرا که آناناند که میتوانند محکمات قرآن را از متشابهات و ناسخ و منسوخ تشخیص دهند و چنین عملی در نزد هیچ کس غیر از اهل بیت وجود ندارد به همین دلیل است که ایشان فرمودهاند: هیچ چیزی بهاندازه تفسیر قرآن از عقل مردمان دور نیست. چرا که یک آیه که کلامی متصل است اول آن درباره یک مسئله و آخر آن درباره مسئله دیگر، و این کلام متصل به چند وجه برگشت داده میشود.
حدیث
امام باقر به شکلی خاص به احادیث رسول اکرم(ص) اهمیت میداد، تا جایی که جابر بن یزید جعفی هفتاد هزار حدیث از آن حضرت از پیغمبراکرم نقل کرده است. همچنان که ابان بن تغلب و سایر شاگردان آن حضرت مجموعه بسیار بزرگی از این میراث عظیم را از آن حضرت روایت نمودهاند.
حضرت تنها به نقل حدیث و انتشار آن اکتفا نکرده، بلکه اصحاب خود را به همت گماشتن در فهم حدیث و آشنایی پیدا کردن با معانی آن فرا میخواند. ایشان در جملهای فرمود:
مراتب شیعیان ما را با میزان روایتکردنِ آنان از احادیثِ اهل بیت و معرفتشان به آن احادیث بشناسید، و معرفت، همان شناخت روایت و درایة الحدیث است، و با درایت و فهم روایت است که مؤمن به بالاترین درجات ایمانمیرسد.
کلام
در زمان امام باقر (ع) با توجه به فرصت ایجاد شده و کمتر شدن فشار و کنترل از سوی حاکمیت، زمینه برای ظهور و بروز عقاید و افکار مختلف بوجود آمد که خود این باعث ایجاد و رواج افکار انحرافی در جامعه شد، در این شرایط امام میبایست ضمن بیان عقاید اصیل و صحیح شیعی و رد عقاید باطل، شبهات مربوطه را پاسخ دهد. لذا امام بحثهای کلامی خود را ناظر به این امور مطرح میکرد. از جمله این مباحث میتوان به عاجز بودن عقل انسان از درک حقیقتخداوند،ازلی بودن واجب الوجود و وجوب اطاعت امام(ع)اشاره کرد.
میراث دیگری نیز از امام به یادگار مانده است که میراث فقهی و میراث تاریخیاز آن جمله است.
مناظرات امام
از جله فعالیتهای علمی امام باقر(ع)، مناظره با افراد مختلف در موضوعات گوناگون است. برخی از مناظرات وی از این قرار است:
- مناظره امام با اسقف مسیحیان
- مناظره با حسن بصری
- مناظره با هشام بن عبدالملک
- مناظره با محمد بن منکدر
- مناظره با نافع بن ازرق
- مناظره با عبدالله بن معمّر لیثی
- مناظره با قتادة بن دعامة
مبارزه با اسرائیلیات
از جمله گروههایی که آن روزها در جامعه اسلامی حضور داشتند و تأثیر عمیقی در فرهنگ آن روزگار بر جا گذاشتند، یهودیان بودند. شماری از عالمان یهود که به ظاهر مسلمان شده و گروهی دیگر که هنوز به دین خود باقی مانده بودند در جامعه اسلامی پراکنده شده بودند و مرجعیت علمی قشری از سادهلوحان را به عهده داشتند. مبارزه با یهود و القائات سوء آنها در فرهنگ اسلامی، و تکذیب احادیث دروغین و ساخته و پرداخته یهودیان در مورد انبیای الهی و مطالبی که باعث خدشهدار شدن چهره واقعی پیامبران خدا میشد، در برخورد امام به خوبی دیده میشود. در این جا به نمونهای از آن اشاره میکنیم:
زراره بن اعین نقل میکند: در خدمت امام باقر(ع) نشسته بودم و امام در حالی که در مقابل کعبه نشسته بود فرمود: نگاه کردن به خانه خدا عبادت است. در همان حال شخصی که عاصم بن عمر نام داشت، نزد امام آمد و گفت:کعب الاحبار میگوید: انّ الکعبه تَسْجُدُ لبیت المقدس فی کلِّ غداة؛ کعبه هر صبحگاهان برابر بیت المقدس سجده میکند.
امام فرمود: نظر تو در مورد سخن کعب الاحبار چیست؟
آن مرد گفت: سخن کعب صحیح است.
امام باقر(ع) فرمود: کَذبتَ و کَذبَ کعب الأحبار معک. تو و کعب الاحبار هر دو دروغ میگویید. آنگاه در حالی که به شدّت ناراحت بود فرمود: خداوند بقعهای محبوبتر از کعبه روی زمین نیافریده است.
اصحاب و شاگردان
شرایط زمان، برای امام باقر(ع) و نیز امام صادق(ع) زمینهای را فراهم آورد که سایر ائمه(ع) هرگز برایشان آماده نشد. آن شرایط مساعد، معلول سستی پایههای حکومت امویان بود. بحرانهای درونی نظام سیاسی در آن عصر، به حاکمان مجال نمیداد تا مانند حاکمان پیشین، بر خاندان رسالت فشار آورند و ایشان را منزوی سازند. این زمینه مساعد، سبب شد تا امام باقر(ع) و امام صادق(ع) بیشترین آرای فقهی، تفسیری و اخلاقی را در کتب فقهی و حدیثی از خویش بر جای گذارند.
این چنین است که فردی چون محمد بن مسلم میتواند سی هزار حدیث از امام باقر(ع)نقل کند و شخصیتی چون جابر جعفی هفتاد هزار حدیث.
از نظر علمای شیعه، فقیهترین فقیهان صدر اسلام شش نفرند که همه آنان از اصحاب امام باقر(ع) و امام صادق(ع) بودهاند. آنان عبارتند از: زرارة بن اعین، معروف بن خربوذ مکی، ابو بصیر اسدی، فضیل بن یسار، محمد بن مسلم طائفیو برید بن معاویه عجلی
شیخ طوسی، در کتاب رجال خویش، اصحاب و شاگردان امام باقر(ع) را که از آن حضرت نقل حدیث کردهاند 462 مرد و دو زن دانسته است
در میان اصحاب و شاگردان امام باقر(ع) برخی از نظر اعتبار و وثاقت مورد اتفاق اهل سنت و امامیهاند، و دستهای به دلیل گرایشهای عمیق شیعی، در دایره رجال اهل سنت قرار نگرفته، بلکه تنها مورد اعتماد امامیه میباشند.
با این همه، نباید تصور کرد که امام باقر(ع) آسوده و ایمن از محدودیتها و ممنوعیتهایی بوده است که حکومتها برای اهل بیت(ع) فراهم میآوردهاند، بلکه بیتردید، جو حاکم بر زندگی امام باقر(ع) به شدت جو تقیه بوده است، زیرا با فرهنگ خاصی که در نتیجه حکومتهای ناصالح بر جامعه حاکم شده بود، کنار نهادن تقیه به منزله دست کشیدن از فعالیت علمی و دور ماندن از ترویج معارف اصولی دین به شمار میرفت.[نیازمند منبع]
امام باقر از نگاه دانشمندان
شخصیت امام نه تنها در نظر اهل تشیع ممتاز است بلکه در منظر دانشمندان اهل سنت نیز شخصیت یگانهای است. در ذیل به چند نمونه اشاره میشود:
ابن حجر هیتمی مینویسد: ابوجعفر محمد باقر، به اندازهای گنجهای پنهان علوم، حقایق احکام و حکمتها و لطایف را آشکار نموده که جز بر عناصر بیبصیرت یا بد نیت، پوشیده نیست و از همین روست که وی را «باقر العلم» [شکافنده علم] و جامع آن و برپاکننده پرچم دانش خواندهاند. او عمرش را در طاعت خدا گذراند و در مقامات عارفین بدان حد رسیده بود که زبان گویندگان از وصف آن ناتوان است. او سخنان بسیاری در سلوک و معارف دارد.
عبدالله بن عطا که یکی از شخصیتهای برجسته و دانشمندان بزرگ عصر امام بود، میگوید: علما را در محضر هیچکس کوچکتر از آنها در محضر ابوجعفر [یعنی امام باقر] ندیدم.
ذهبی درباره امام باقر(ع) مینویسد: از کسانی است که بین علم و عمل و آقایی و شرف و وثاقت و متانت جمع کرده، و برای خلافت اهلیت داشت.
چند حدیث گهربار از حضرت
1. دقت در حساب به اندازه عقول در دنیا
انما یداق الله العباد فی الحساب یوم القیامة علی قدر ما اتاهم من العقول فی الدنیا. (1)
خدا در روز قیامت نسبت به حساب بندگانش به اندازه عقلی که در دنیا به آنها داده است باریک بینی می کند.
2. در زمان غیبت باید چنین باشیم
اِصبِروا عَلی اداء الفَرائضِ، وَ صابِرو عَدُوُّکم ، وَ رابِطوا امامَکمُ المُنتَظَرِِ (2)
صبر کنید برگزاردن احکام شرع و شکیبایی ورزید در برابر دشمنتان و آماده و حاضر باشید برای امامتان که در انتظار او هستید.
3. سخن نیک را از هرکس بگیرید
خُذُوا الکلِمَةَ الطَّیبَةَ مِمَّن قالَها و إن لَم یعمَل بِها (3)
سخن طیب و پاکیزه را از هر که گفت بگیرید، اگر چه او خود، بدان عمل نکند.
4. نافرمان خداشناس نیست
ما عَرَفَ اَللهَ مَن عَصاهُ. (4)
خدا را نشناخته آن که نافرمانی اش کند.
5. حسد و تحقیر با دانش نمی سازد
لا یکونُ اَلعَبدُ عالِماً حَتّی لا یکونَ حاسِداً لِمَن فَوقَهُ و لا مُحَقِّراً لِمَن دُونَهُ. (5)
هیچ بنده ای عالم نباشد تا اینکه به بالا دست خود حسد نبرد و زیر دست خود را خوار نشمارد.
6. جهادی مانند مبارزه با نفس نیست
لا فَضیلَةَ کالجِهادِ ، ولا جِهادَ کمُجاهَدَةِ اَلهَوی . (6)
فضیلتی چون جهاد نیست ، و جهادی چون مبارزه با هوای نفس نیست.
7. ترک جماعت مبطل نماز
من ترک الجماعة رغبة عنها و عن جماعة المسلمین من غیر علة فلا صلاة له. (7)
کسی که از روی بی میلی ،بدون عذر و علت نمازجماعت را که اجتماع مسلمانان است ترک کند، نمازی برای او نیست.
8. گفتار بگونه ای که دوست داریم بشنویم
قولوا للناس احسن ما تحبون ان یقال لکم. (8)
بهترین چیزی را که دوست دارید درباره شما بگویند ، درباره مردم بگویید.
9. حفظ زبان سبب مصونیت از گناه
لا یسلم احد من الذنوب حتی یخزن لسانه. (9)
هیچ کس از گناهان سالم نمی ماند ، مگر اینکه زبانش را نگه دارد.
10. صله رحم سریعترین طاعت
ان اعجل الطاعة ثوابا لصلة الرحم. (10)
نزدیکترین و سریعترین طاعت در ثواب ، پیوند با خویشان است.
11. مدارا قفل ایمان است
ان لکل شیءٍ قفلاً و قفل الایمان الرفق. (11)
هر چیزی قفلی دارد و قفل ایمان مدارا کردن و نرمی است